روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز شنبه خود از حملات تند رسانههای حامی دولت به آیتالله هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد و یادآور شد به رغم آن که «دفاع از هاشمی رفسنجانی در شرایط کنونی از نظر کسانی که بسیاری از مجاری امور در دست آنهاست گناهی نابخشودنی محسوب میشود و عوارض منفی و ناگواری دارد»؛ اما دفاع از وی یک «واجب شرعی» است.
به گزارش شهابنیوز، حجتالاسلام مسیح مهاجری، مدیر مسئول جمهوری اسلامی در این سرمقاله که با امضای وی منتشر شده همچنین از کسانی که انتقادات هاشمی رفسنجانی به دولت احمدینژاد را وارد نمیدانند، درخواست کرده است به جای «پرخاش کردن و بی حرمتی» استدلال کنند. به عنوان مثال استدلال کنند که عملکرد دولت از برنامه چشمانداز عقب نیست، دولت به اصل 44 عمل کرده و اقتصاد را دولتیتر نکرده است، قیمت مرغ از کیلوئی 1400 تومان به 3000 تومان (بیش از دو برابر) نرسیده، قیمت گوشت از کیلوئی 5000 تومان به 10000 تومان (دو برابر) نرسیده، برنج 1000 تومانی 4000 تومان (چهار برابر) نشده، قیمت مسکن در تهران تا 8 برابر بالا نرفته، پودر شوینده از 350 تومان به 900 تومان نرسیده، خاموشی نداریم، صفهای طولانی بنزین و گاز نداریم و...
مهاجری در نوشته خود با تاکید بر این که «مطلق کردن دولت و سرکوب کردن انتقاد کنندگان اقدامی قانونی و شرعی نیست» همچنین یادآور شده است: مردم خون ندادهاند که ما هر دولتی را که خودمان میپسندیم اسلامی بدانیم و هر دولتی را که نمیپسندیم غیر اسلامی بنامیم و هرچه میخواهیم بارش کنیم.
متن کامل سرمقاله امروز جمهوری اسلامی به قلم مسیح مهاجری به شرح زیر است:
حملات تند مطبوعاتی به آیتالله هاشمی رفسنجانی در روزها و هفتههای گذشته هرچند با سکوت کریمانه ایشان مواجه شد ولی این نگرانی را در جامعه مطبوعاتی و ناظران اهل فکر و فرهنگ پدید آورد که در جامعه اسلامی و انقلابی ما متاسفانه اساسی ترین اصول و آرمانها و ارزشها در خطر تهاجم قرار دارند و این نشانه خوبی برای آینده این جامعه نیست.
با این حملات غیرمنصفانه و حرمت شکنانه حداقل این سه اصل مورد تهاجم قرار گرفتهاند.
1 ـ حق انتقاد که از لوازم رشد و پیشرفت جوامع آزاد است و در تعالیم دین مبین اسلام نیز انتقاد تضمین کننده ادامه حیات دانسته شده است.
2 ـ سوابق انقلابی و خدمات برجسته کسی که از ارکان نظام اسلامی است و همواره تمام عمر خود را صرف خدمت صادقانه و کم نظیر به انقلاب اسلامی شکل گیری نظام جمهوری اسلامی تداوم این نظام و استقلال ایران و آزادی مردم کرده است و هم اکنون از پایههای اساسی اعتبار بین المللی نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود. بی حرمتی به چنین شخصی تقابل با صریح قرآن کریم است که در چند مورد برای «سابقون» فضیلت و منزلت ویژه و قرب الی الله قائل شده است.
3 ـ جایگاههای رفیع ریاست مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام که در نظام جمهوری اسلامی این دو جایگاه از احترام و اهمیت ویژهای برخوردارند و کسی که در این جایگاهها قرار دارد بیش از دیگران از آنچه جریان دارد آگاه است و مسئولیت نظارت و هشداردهی بیشتری نیز برعهده دارد. شخصی که اکنون در این دو جایگاه قرار دارد از نوادر علمای مجاهد روشن ضمیر تاریخ اسلام است که سهم غیرقابل انکاری در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران دارد مقطعی از تاریخ اسلام که برای امت اسلامی سرنوشت ساز است و براساس نص صریحی که از مولای متقیان حضرت علی علیه السلام دردست داریم بر علمائی که دارای چنین ویژگیهائی باشند واجب است درباره خطرها هشدار بدهند و برای نگهبانی از اساس نظام اسلامی و مصالح جامعه و امت اسلامی دل بسوزانند.
هر چند آیتالله هاشمی رفسنجانی به دلیل شخصیت ذاتی خود حتی اگر در جایگاههائی از قبیل ریاست مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز حضور نداشته باشد همان حرمت را دارد و افراد گوهرشناس قدر ایشان را میدانند ولی افرادی که گوهرشناس نیستند لااقل به دلیل این جایگاهها باید این حق را برای ایشان قائل باشند که آنچه را درک میکند بگوید و هشدارهای لازم را بدهد. کسانی که ابعاد شخصیتی آیت اللههاشمی رفسنجانی را میشناسند با این نکته آشنائی کامل دارند که ریاست ایشان بر مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام چیزی بر این شخصیت معتبر نمیافزاید بلکه این شخصیت است که به این جایگاهها اعتبار میدهد. با اینحال نهایت بی انصافی است که یکی از مقامات در یک روزنامه دولتی بدون آنکه نام خود را پای مقاله اش بنویسد مدعی میشود انتقاد آقای هاشمی رفسنجانی به دولت موجب لطمه وارد شدن به جایگاه ریاست مجلس خبرگان رهبری میگردد!
معنای این سخن عجیب اینست که شرط ریاست بر مجلس خبرگان رهبری تسلیم بودن در برابر دولت و دم فرو بستن از عیبها و نقصها و نارواهاست! چنین تفسیری از مجلس خبرگان و ریاست آن فقط از کسانی بر میآید که با تمام توان تلاش کردند آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان نشود. آنها میخواهند تکلیف همه چیز و همه جا را خودشان تعیین کنند و هیچکس در برابر اراده آنها کوچکترین تحرکی نشان ندهد و کمترین سخنی نگوید. جامعه اسلامی مورد نظر این حضرات چنین جامعه ایست.
آن روز که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در پی ترور آیتالله هاشمی رفسنجانی توسط عناصر منحرف گروه فرقان در پیام مهم خود فرمودند: بدخواهان بدانند هاشمی زنده است تا نهضت زنده است، آقای هاشمی رفسنجانی نه رئیس مجلس شده بود نه رئیس جمهور نه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و نه رئیس مجلس خبرگان رهبری . این یعنی هاشمی رفسنجانی دارای شخصیت ذاتی است و این عناوین به او نیاز دارند و محروم ساختن جامعه از نقدهای او ظلم بزرگی به مردم و کشور و نظام اسلامی است .
با اینهمه نه مدعی بی عیب و نقص بودن آقای هاشمی رفسنجانی هستیم و نه مدعی سرتا پا عیب و نقص بودن دولت کنونی. همه انسانها مجموعهای از ضعفها و قوتها هستند و هر کس را باید با این نگاه جامع دید و درباره او قضاوت کرد. بر همین اساس حق انتقاد از آقای هاشمی رفسنجانی برای همه از جمله همکاران محترم مطبوعاتی محفوظ است و هیچکس نمیتواند این حق را از اصحاب رسانه سلب کند کما اینکه حق انتقاد از این دولت و هر دولت دیگری برای همه اصحاب رسانه محفوظ است. مطلق کردن دولت و سرکوب کردن انتقاد کنندگان نه تنها اقدامی قانونی و شرعی نیست بلکه ظلم بزرگی به خود دولت است .
کسانی که معتقدند انتقادهای آقای هاشمی رفسنجانی به دولت وارد نیست به جای پرخاش کردن و بی حرمتی به ایشان این نظر خود را با تکیه بر منطق به اثبات برسانند. مثلا استدلال کنند که عملکرد دولت از برنامه چشم انداز عقب نیست، دولت به اصل 44 عمل کرده و اقتصاد را دولتی تر نکرده است، قیمت مرغ از کیلوئی 1400 تومان به 3000 تومان (بیش از دو برابر) نرسیده، قیمت گوشت از کیلوئی 5000 تومان به 10000 تومان (دو برابر) نرسیده، برنج 1000 تومانی 4000 تومان (چهار برابر) نشده، قیمت مسکن در تهران تا 8 برابر بالا نرفته، پودر شوینده از 350 تومان به 900 تومان نرسیده، خاموشی نداریم، صفهای طولانی بنزین و گاز نداریم و...
متاسفانه آن دسته از همکاران محترم مطبوعاتی که به آقای هاشمی رفسنجانی پرخاش کرده اند اصولا به این واقعیتها هیچ اشارهای ننموده و فقط این خط را دنبال کرده اند که ایشان حق ندارند به این دولت انتقاد کنند. این سخن امروز خریدار ندارد و اصولا نظام جمهوری اسلامی چنین پرخاشگریهائی را برنمیتابد. مردم خون نداده اند که ما هر دولتی را که خودمان میپسندیم اسلامی بدانیم و هر دولتی را که نمی پسندیم غیر اسلامی بنامیم و هرچه میخواهیم بارش کنیم.
تاسف بالاتر اینکه بعضی از همکاران محترم مطبوعاتی حتی فرمایشات رهبر معظم انقلاب را نیز تفسیر به رای میکنند و بر همان مبنای نادرست طبق دلخواه خود نتیجه میگیرند. آیا بهتر نیست سرمایه عظیم ولایت فقیه را که باید گرههای ناگشودنی را بگشاید و معضلات بزرگ را حل کند خرج خواستههای کوچک سیاسی خود نکنیم.
شان قلم قلمی که خدای متعال در قرآن کریم به آن و به آنچه با آن مینویسند سوگند یاد میکند بالاتر از آنست که در خدمت هواهای نفسانی قرار گیرد و ابزاری برای حرمت شکنی کسانی باشد که با مجاهدتهای خود برای جامعه مطبوعاتی ما این مجال را فراهم کرده اند که قلم دردست بگیرند و آزادانه بنویسند.
مجاهدات امثال آقای هاشمی رفسنجانی و زندانها و شکنجههائی که ایشان تحمل کرده اند ما را از حاکمیت طاغوت نجات داده و نعمت نظام اسلامی را به ما ارزانی کرده و این قلم را از دست عمله طاغوت گرفته و به دست ما داده است. این کفران نعمت الهی است که این قلم را علیه کسانی بکار بگیریم که آنرا با تحمل آنهمه مشقت آزاد کرده و به دست ما داده اند.
اینجانب خوب میدانم که دفاع از آیت الله هاشمی رفسنجانی در شرایط کنونی از نظر کسانی که بسیاری از مجاری امور در دست آنهاست گناهی نابخشودنی محسوب میشود و عوارض منفی و ناگواری دارد اما از آنجا که طبق سیره حضرت امام سجاد علیه السلام که فرمودند: «اللهم انی اعوذبک من مظلوم ظلم فی حضرتی فلم انصره» حمایت از مظلوم را فریضه شرعی خود و ادای دین به قلم میدانم اعتقاد راسخ دارم سکوت در برابر جفاهائی که به آیتالله هاشمی رفسنجانی این رکن رکین نظام اسلامی صورت میگیرد برخلاف رسالت قلم است وبه همین دلیل دفاع از این مظلوم عصر حاضر را واجب شرعی و همه عوارض آنرا نیز گوارا میدانم و همه اهل قلم را به توجه دقیق و عمیق به رسالت قلم که امانت الهی است دعوت میکنم .